سر تمساح در گورهای باستانی مصری!
تاریخ انتشار: ۹ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۷۲۱۴۱۸
گورستان تِبان منطقهای در مصر شمالی در ساحل غربیِ نیل، مقابل اُقصُر است. در بخش اعظمی از دورهی فراعنه به ویژه در دوره پادشاهی جدید از این مکان برای برگزاری مراسم کفن و دفن آیینی استفاده میشد. این اکتشاف توسط گروهی از باستانشناسانِ مرکز باستانشناسی مدیترانهایِ دانشگاه ورشو به سرپرستی دکتر پاتریک چادزیک انجام شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش فرادید، از سال ۲۰۱۳، این تیم در حال بررسی دو گور این گورستان بوده است، یکی از آنها به «چِتی» تعلق دارد؛ یک مقام رسمی مهم در زمان سلطنت فرعون نبیپاترا منتوتپ دوم (۲۰۵۵-۲۰۰۲ قبل از میلاد) و دیگری یک فرد ناشناس که قطعا عضو والامقامی در دربار پادشاهی بوده است. باستانشناسان اخیراً در هر دو گور نه سر تمساح را کشف کردند که لای پارچه پوشانده شده بودند. این سرها مومیایی نشدهاند و در کل هیچ روش حفاظتی خاصی روی آنها انجام نشده است.
این جمجهها متعلق به تمساح نیل یا تمساح معمولی هستند؛ یک تمساح بزرگ بومی سکونتگاههای آبهای شیرین آفریقا. دکتر چادزیک میگوید: «این یک کشف کاملاً غیرعادی است و در تاریخ پژوهشهای مصر در نوع خود نخستین نمونه است. ما تمساحهای مومیاییشدهی زیادی را میشناسیم که در نیل پیدا شدند. اما تمام آنها مومیاییهای کامل تمساح هستند که در سردابههای مخصوص حیوانات مقدس بودند.»
«در این مورد خاص، تفاوتهایی هست. نخست اینکه فقط سر و نه کل بدن این خزندگان درون گورهایی که ما روی آنها کار کردیم وجود داشت. دوم اینکه این سرها مومیایی نشده بودند و فقط با پارچه کتان پوشانده شده بودند، یعنی هیچ مادهی نگهدارندهای برای آنها استفاده نشده بود. در نهایت، بقایای آنها درون گور انسانها بود، نه سردابههای حیوانات مقدس.»
اما چرا این سرها همراه انسانهای مرده دفن شده بودند؟ این موضوع میتواند در ارتباط با آیین پرستش خدای سوبِک باشد؛ خدایی به شکل تمساح یا به شکل انسانی با سر تمساح که خدای حاصلخیزی، قدرت و همینطور حفاظت بود.
کسانی که اطراف رود نیل زندگی میکردند به شدت از تمساحها واهمه داشتند. آنها بر این باور بودند که اگر سوبک را بپرستند سوبک آنها را از حمله تمساحها محافظت خواهد کرد. ترس از تمساحها فقط مربوط به زندگی در این دنیا نبود. مصریها حتی از تمساحهای دنیای دیگر هم وحشت داشتند. در پاپیروس «ناخت» (مربوط به ۱۳۰۰ سال قبل از میلاد) تصویری از یک مرده را میبینیم که با خنجری که در دست دارد به جنگ سه تمساح رفته است.
در «کتاب مردگان هوروس» نیز این طلسم نوشته شده است: «ای تمساح غرب، بازگرد! زیرا نفرت تو در شکم من است؛ زیرا من قدرت اوزیریس را در خود دارم». منظور از تمساح «غرب» در واقع تمساحهای دنیای مردگان هستند.
بنابراین طبیعی به نظر میرسد که در برخی دورهها، مصریان به فکر شیوههای تازهای برای خلاص شدن از دست تمساحهای جهان دیگر افتاده باشند. دفن کردن سرهای تمساح در کنار اجساد میتواند یکی از همین راهها بوده باشد.
منبع: فرارو
کلیدواژه: تمساح شده بودند تمساح ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۷۲۱۴۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
علت ممنوعیت سریال مصری حشاشین؛ تحریف تاریخ ایران
«حشاشین» سریالی است که این روزها هم درباره محتوا و نوعِ ساختش صحبت میشود، هم کمکاریهای مسئولین ذیربط برای ساخت اینگونه سریالها و هم حذف از پلتفرمهای نمایشخانگی که به واسطه ورود ساترا اتفاق افتاد. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، این روزها سریالی به نام «حشاشین» در کانون توجه منتقدان داخلی و خارجی قرار گرفته که در وهله اول نشان میدهد کشورهای منطقه تأثیرگذاری تجاری، مالی و اجتماعی و فرهنگیِ ساخت سریال و فیلم را به خوبی درک کردهاند و شکلگیری برخی فستیوالها و جشنوارههای مرتبط در این زمینه و البته سرمایهگذاری گسترده در ساخت شهرکهای سینمایی برای تولید پروژههای مشترک با کشورهای پیشرفته در صنعت سینما مشهود است.
البته نکته جالب توجه اینجاست که این کشورها ساخت سریال با محور تاریخ کشورهای مختلف همسایه خود علاوه بر ساخت سریال براساس اسطورههای تاریخی خود را دستور کار قرار دادهاند و جای تردید نیست تمدن کشورمان ایران نیز دستمایه برخی از این تولیدات شده است، روزی غربیها با فیلم «300» دست به کار میشوند و تاریخ ایران را به گونهای دیگر (تحریفآمیز) روایت میکنند و امروز هم «حشاشین» متولد میشود.
این سریال چند نکته انتقادی را به وجود آورد؛ اول کمکاری مسئولین امر را نشان میداد که همتی برای سااخت سریالهای تاریخی و پرتره وجود ندارد و سالها باید منتظر بمانیم تا سریالی اصطلاحاً در قالب الف ویژه به سرانجام برسد حال آنکه کشورهای دیگری در جهان عرب همچون دستاندرکاران «حشاشین» با کمترین زمان چنین سریال با کیفیت ساختاری را ارائه دادند. در وهله دوم اما این سریال به تحریف تاریخی پرداخته که اگر کماکان مسئولین امر به وعده و وعید ادامه دهند و خبری از کار عملیاتی نباشد این تحریفات در ذهنِ نسل جدید به واقعیتهای تاریخی تبدیل میشود.
شاید وقت آن رسیده که ساخت سریالهای فاخر درباره میراث ملموس یا ناملوس ایران را برنامهریزی کنیم تا مبدأ این شخصیتها با چهرهای غیرواقعی در ذهن مخاطبان خارجی یا حتی داخلی کشورمان تثبیت نشوند.
زیرسوال بردن تاریخ با "حشاشین"، تلنگر جدی به سریالسازاننکته دیگر انتشار گسترده آن در کشور ایران که به واسطه پلتفرمِ در نمایشخانگی و شبکههای اجتماعی اتفاق افتاد نیازمند ورودِ ساترا بود که چند روزی است هیاهوی آن برپا شده است. پس از ورودِ ساترا و حذف آن از پلتفرمهای نمایشخانگی برخی ساترا را به خاطر این ورود محکوم و بخش عمدهای دیگر این ورود را تحسین کردهاند.
اما مشخص نیست چرا عدهای اصرار دارند چنین سریالهایی در سطح گستردهای پخش شود و نسل جدید خصوصاً نظارهگر چنین تحریفات تاریخی در آثار نمایشی باشد. البته نباید این انتقادها را هم نادیده بگیریم که چرا به جای این همه سریالِ آپارتمانی، زودبازده و حتی تاریخی معطوف به دوران قاجاریه، به فکرِ ساخت آثار نمایشی که بتواند تاریخ ایران را روایت کند، نیستیم که «حشاشینها» جزو برنامههای کشورهای خارجی است حتی تاریخ و قهرمانان و واقعیتهایش را از آنِ خود کنند و روایتگرِ اصلی این اتفاقات، آنها باشند.
به دنبال اعلام ممنوعیت پخش سریال «حشاشین» در پلتفرمها و حذف این مجموعه نمایشی از نمایشخانگی، پیمان جبلی رئیس صداوسیما هم درباره پخش نشدن این سریال در ایران واکنش نشان داد: «ساترا مسئولیت دارد تا جلوی پخش محتوای تحریف شده که به درک اجتماعی لطمه میزند و افکار عمومی را منحرف میکند را بگیرد. سریال حشاشین براساس واقعیت نیست، بلکه تحریف تاریخ است و ساترا برای پخش آن به سکوها تذکر داده و سکوها هم حذف کردند.»
چرایی ممنوعیت را البته چند روزِ گذشته مسئولین ساترا هم اعلام کردند که «پخش سریال های خارجی در پلتفرهای داخلی پس از انتشار مورد بررسی قرار میگیرند و اصطلاحاً سریالهای خارجی مشمول ممیزی پسینی هستند، به همین دلیل انتشار سریال مصری «حشاشین» از امروز توسط معاونت پایش و نظارت ساترا براساس رای و نظر شورای صدور مجوز ساترا ممنوع اعلام شد.
سریال «حشاشین» محصول کشور مصر است و روایت آن از تاریخ اسلام متضمن تحریفهای فراوانی است که به نظر میرسد با رویکرد سیاسی مغرضانه تولید شده است. بر همین اساس طبق نظر شورای صدور مجوز ساترا انتشار سریال «حشاشین» (The Assassins)، در رسانههای صوت و تصویر فراگیر ایران مورد تأیید نیست.»
هرچند این سریال در نگاه اول سعی کرده روایتی از زندگی حسن صباح و ترکان سلجوقی و فرقه اسماعیلیه را به تصویر بکشد، اما به شکلی ناشیانی این روند تاریخی را بدون درنظر گرفتن فواصل معنادار میان دوران زندگی شخصیت اصلی با برخی شخصیتهای مطرح شده مثل عمر خیام و خواجه نظام الملک را بهم مرتبط کرده که میتواند نقطه عطف شکلگیری سئوالی باشد که اصولاً؛ چرا باید کشور دیگری تاریخ ما را آنهم کاملاً ناشیانه روایت کند؟
انتهای پیام/